معنی جوهر قلیا

حل جدول

جوهر قلیا

پتاس


قلیا

زاج سیاه

زاج


جوهر پتاس

قلیا

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

قلیا

قلیا. [ق َ] (ع اِ) قلی. رجوع به قلی شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

قلیا

از قلی تازی: بلخج زاگ سیاه ریلو (اسم) شغار شخار اشخار. یا جوهر قلیا. سود سوز آور را گویند که در تداول به نام سود محرق نیز مشهور است و امروزه فقط به نام سود اطلاق می شود.

گویش مازندرانی

جوهر

گوهر، جوهر، وجود، نفت، مرکب، جوهر

فارسی به آلمانی

قلیا

Soda (f)

فرهنگ معین

قلیا

(قَ) (اِ.) شخار؛ ماده ای که از اِشنان گرفته می شود و از آن در صابون سازی استفاده می کنند.

فرهنگ عمید

قلیا

زاج سیاه، شخار که از اشنان گرفته می‌شود،


جوهر

هر نوع مادۀ رنگی که در رنگ‌رزی و تولید مواد غذایی کاربرد دارد،
مایع رنگی صنعتی که در تولید نوشت‌افزار کاربرد دارد،
استعداد و شایستگی،
حقیقت،
اصل و خلاصۀ چیزی،
(فلسفه) [جمع: جواهر، مقابلِ عرض] آنچه قائم‌به‌ذات باشد،
[جمع: جواهر] [قدیمی] هریک از سنگ‌های گران‌بها مانند الماس، زمرد، یاقوت، فیروزه، و مروارید که بیشتر برای زینت به کار برده می‌شود،
[قدیمی، مجاز] درخشش، جلا،
* جوهر بوره: (شیمی) =اسیدبوریک
* جوهر سرکه: (شیمی) =اسیداستیک
* جوهر فرد: (فلسفه) [قدیمی] ذره که قابل تجزیه نباشد، جزء لایتجزا،
* جوهر گوگرد: (شیمی) =اسیدسولفوریک
* جوهر مورچه: (شیمی) =اسیدفرمیک

فارسی به انگلیسی

قلیا

Alkali

فارسی به عربی

قلیا

صودا

عربی به فارسی

جوهر

فروهر , هستی , وجود , ماهیت , گوهر , ذات , اسانس

معادل ابجد

جوهر قلیا

355

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری